برچسب زدن به افراد ممکن است تاثیرات منفی زیادی را بر روان افراد بگذارد، تاثیراتی که با توجه به سن و سال، سبک زندگی و ... دامنه اثرات آن متفاوت است. در این میان کودکان کار از جمله اقشاری هستند که به دفعات در معرض قضاوت و برچسب زنی قرار میگیرند. سوال اینجا برچسبهایی که ممکن است از سوی کارفرما و دیگر همکاران یا حتی شهروندان به این کودکان زده شود، چه تاثیری بر آینده و روان آنان خواهد گذاشت. موضوعی که یک روانشناس کودک به آن پاسخ داده است.
چهارراه کودک | دکتر فاطمه قاسم زاده، روانشناس و فعال حوزه کودکان است که سالها در راس شبکه یاری کودکان کار و خیابان به فعالیت کرده و با ایجاد هماهنگی میان چندین سازمان مردم نهاد اقدامات زیادی را در این حوزه انجام داده است. او به سبب فعالیتهایی که در حوزه کودکان داشته اطلاعات بسیاری در مورد رفتارها و آسیبهای روانی که به این کودکان وارد میشود دارد و معتقد است برچسب زنی به کودکان کار از آسیبهای روحی و رفتاری بسیاری را برای آنان ایجاد خواهد کرد. آسیبهایی که اگر مورد آن برچسبها و قضاوتها قرار نگرفته بودند، هرگز دچار آن نمیشدند.
پیامدهای هولناک برچسبزنی به کودکان کار
این روانشناس کودک در گفتوگو با چهارراه کودک با بیان اینکه در جامعه ما به آسان ترین شیوه برچسبهایی به افراد زده میشود، گفت: سهلترین موضوع برای مواجه با افراد و همچنین قضاوت آنها، برچسب زدن است و متاسفانه همه ما درطول زندگی روزمره خود بارها و بارها شاهد چنین رفتاری بودهایم و حتی ممکن است خود ما نیز خواسته یا ناخواسته دست به چنین اقداماتی زده باشیم.
او با بیان اینکه قضاوتهای نادرست و برچسب زنی به افراد تاثیرات روانی متعددی را بر آنان میگذارد، گفت: در این میان کودکان تاثیر پذیری بیشتری دارند و ممکن است چنین رفتارهای زندگی و آینده آنان را تحت تاثیر خود قرار دهد.
قاسمزاده با اشاره به برچسب زنی به کودکان کار، اظهارکرد: متاسفانه یکی از قضاوتهایی که ما بارها و بارها شاهد آن هستیم، قضاوت و برچسب زدن به کودکان کار است. بخشی از این برچسبها از سوی جامعه به این کودکان زده میشود و شهروندان در نتیجه مواردی نظیر تبلیغات نادرست رسانهها، فیلمها و ... این کودکان را مافیایی، بدون پدر و مادر، بیمار، دزد و ... معرفی میکنند. بخشی دیگر نیز از سوی محیط کار به این کودکان زده میشود. این دسته از کودکان دیگر در چهارراهها و ... مشغول به کار نیستند و اتفاقا عمده آنان در کارگاهها و ... حضور دارند و ممکن است از سوی کارفرما یا دیگر همکاران با رفتارهای تحقیر آمیز و الفاظ نامناسب مواجه شوند.
این روانشناس با بیان اینکه کودکان کار به دلیل شرایط خاص زندگی، از جمله افرادی هستند که در این اجتماع به راحتی قضاوت میشوند و برچسبهای گوناگونی نظیر باندی بودن، خلافکار بودن و... به آن ها زده میشود، گفت: اگر واقعیت امر را در نظر بگیریم و بیشتر به سمت آسیبشناسی و همچنین پژوهش درباره علل کار این کودکان حرکت کنیم، شاهد خواهیم بود بسیاری از صفات منفی که ما به آنها میدهیم نادرست و خلاف واقع است. اما همین صفات نادرست ممکن است بخشی از صفت و هویت کودک را در نوجوانی و بزرگسالی در بر بگیرد.
رییس شبکه یاری کودکان کار و خیابان افزود: متاسفانه قضاوتهای ما درخصوص کودکانی که مشغول به کار هستند فقط براساس گفتهها و شنیده ها است، در واقع سعی نکرده ایم که به صورت علمی وآسیبشناسانه به آن نگاه کنیم. بسیاری از این کودکان به دلیل مشکلات و آسیبهایی که در نوع زندگی خود دارند به کار روی آوردهاند، اما ما به راحتترین شیوه ممکن آنها را خلافکار میخوانیم. البته این موضوع نباید فراموش شود که درصد کمی از این کودکان نیز امکان دارد به سمت راههای نادرست سوق داده شوند اما اینکه بیایم و تمامی آنها را خلافکار خطاب کنیم، نهات بی انصافی است.
قاسم زاده ادامه داد: مصداق بارز این موضوع در خصوص باندی بودن این کودکان و زندگی کردن آنها در کنار یکدیگر است. چون ما میبینیم و میشنویم آنها در کنار یک دیگر زندگی میکنند، افکارمان به این سمت و سو میرود که به صورت دسته جمعی مشغول اعمالی هستند که خلاف عفت عمومی جامعه است، اما اگر یک بار به میان این کودکان برویم و با سبک زندگی آنها آشنا شویم، متوجه خواهیم شد صرفا زیر یک سقف جمع میشوند و از یک سرپناه مشترک استفاده میکنند، در مواردی حتی امکان دارد این کودکان با یکدیگر هیچ سنخیتی نداشته باشند.
این روانشناس در خصوص این موضوع که قضاوتهای ناصحیح و برچسب زدن به افراد جامعه و خصوص کودکان کار ریشه درعدم شناخت افراد یک جامعه دارد، اظهارکرد: متاسفانه پژوهش و همچنین شناخت پدیدههایی تحت عنوان آسیبهای اجتماعی در کمترین میزان خود قرار دارد، همین موضوع نیز باعث اتهام وارد کردن به افراد و قضاوت آنها میشود به طور مثال شاهد هستیم کسی که هیچگاه در محل زندگی کودکان کار نبوده است و با آن نوع از سبک زندگی و مشکلات و معضلات اجتماعی آشنا نیست به راحتی آنها را دزد، خلافکار و یا حتی مافیا میخواند. هیچگاه به دنبال پرسش و تحقیق در این موضوع نیستیم و هرچه را که میخواهیم فارغ از درست یا غلط بودن بر زبان جاری میکنیم و به آنها نسبت میدهیم.
کودکانکار روحیه شکنندهتری دارند
این فعال حوزه کودکان در پاسخ به این سوال که برچسب زنی امکان دارد چه تاثیرات منفی را در آینده برای این کودکان به همراه داشته باشد، خاطرنشان کرد: با توجه به این موضوع که بیشتر کودکان کار در سنین کم با موضوعی تحت عنوان کار در خیابان آشنا میشوند و شروع به فعالیت میکنند، روحیه شکنندهتری نسبت به باقی کودکانی که مشغول به زندگی عادی خود هستند دارند، در این میان ماهم میآییم و خصوصیاتی را به آنها نسبت میدهیم که از واقعیت آن خبر نداریم و فقط طبق گفته و شنیدههایی است که اثبات نشده، با این شرایط قطعا کودک دچار بحرانهای روحی و روانی میشود و زندگی در این اجتماع به کامش تلختر میشود.
او ادامه داد: بحرانهای روحی و روانی به وجود آمده قبل از هرچیزی موجب از بین رفتن اعتبار این کودکان و حس ارزشمندی که باید احساس کنند میشود. باید دانست حس ارزشمندی متعق به تمامی انسانها است و تفاوتی بین افراد در قشرها و طیفها مختلف وجود ندارد و هر فردی میتواند وجود خود را در جامعه ارزشمند بداند، اما به واسطه القاب و صفات منفی که به این کودکان میدهیم این حس را از آنها سلب میکنیم. وقتی این حس را از آنها میگیریم بزرگترین لطمه را به آنها زدهایم که عواقب جبران ناپذیری را به همراه خود دارد.
قاسم زاده با اشاره به عواقب برچسب زدن به کودکان کار در آینده، تصریح کرد: پس از وارد شدن لطمه روحی به این کودکان باید انتظار داشت که آنها به هر سمت و سویی کشیده شوند و در قالبهای مختلف رفتاری، ناهنجاریهای اجتماعی را از خود بروز دهند از جمله عمده این ناهنجاریها میتوان به خشونت بیش از حد در برخورد با باقی افراد جامعه، کشیده شدن به سمت کارهای خلاف، خودکشی و... اشاره کرد. به عبارت دیگر گاهی ممکن است خود ما با رفتار یا گفتار خلاف واقع مان یک کودک کار را به سمتی هدایت کنیم که برچسبش را به او زدهایم.
این روانشناس در پایان افزود: هرچند پدیده کودکان کار آسیبی بزرگ در این اجتماع است و تحت عنوان کار سیاه از آن یاد میشود، اما باید دانست کودکان کار متکدی نیستند، خلافکار نیستند و در ازای کالا و یا خدمتی که به شما میدهند وجهی را دریافت میکنند. نباید با رفتارهای ناشایست عزت نفس آنها را از بین ببریم، نباید اجازه دهیم جنبههای رشد روانی کودک به دلیل حرفها و قضاوتهای ما متوقف شود و از بین برود. باید پذیرفت این کودکان هم قسمتی بزرگ از این جامعه هستند، حق زندگی و رشد دارند و امکان دارد با یک رفتار ناشایست از سوی ما به ورطه نابودی کشیده شوند.
پایان پیام
چهارراه کودک را در اینستاگرام دنبال کنید (اینجا)
عضویت در کلاب چهارراه کودک در کلابهاوس (اینجا)
بیشتر بخوانید